تشویق میکنند تا بانی ات کنند
تا چون مترسک زمستانيت کنند
پر کرده اند دور تور را دوستان دل فریب
شاید که چون خودشان فانیت کنند
امروز بر ساقی و این باده دل نبند
بیراهه مي برند که شیطانیت کنند
اکنون نگر به خنده ی این پست بوالهوس
شاید اسیر این تنِ حیوانیت کنند
گاهی ببند چشم هوس را ،نفس ببین
تا از زمین به زمان راهیت کنند
چتری بر این کویر سیه دل قرار ده
تنها به اين بهانه که بارانيت کنند
همچون نفس که درون سینه خفته است .
ناز تو میکشند که زندانیت کنند
اي دل گمان مبر به وصالش تو مي رسي
شايد به جسم مرده اش ارزانيت کنند
يک حرف بيش هوس یا نفس نبود
دراین نوا همگان همخوانیت کنند
آب طلب نکرده هميشه مراد نيست
شايد بهانه ايست که قربانيت کنند
نظرات شما عزیزان:
یک 
ساعت15:15---18 مهر 1396
نازنین 
ساعت9:05---6 خرداد 1395
سلام سجاد
چرا آهنگای وبلاگت اینقدر غصه دارن؟
تو کی و از دست دادی؟
چرا از فکرم نمی ری بیرون...
تو بی نظیری
نازنین اون روز ها