برای فرار از منیت های خودم گلایه میکنم
گلایه میکنم از خودم هایی که وسعت میابند
توهم زا میشنوند
میدانند و حاضر به اعتراف نمیشنوند
سهمشان از بدی ها را تقسیم میکنند و میشنوند شریک غفلت زدگی ها .
اکنون ، من همسوی با فریاد های بی صدایم

در این شب زدگی و سوسوی جسد نیمه جان وجدان خواب زده ام
و در این سوز سرمای همرنگ جماعت شدن
از رنگین کمان فریب و سیاست های خاکی دنیا برای خودمهایم گاهواره میسازم
و دریغا از اینکه کامی از ناکامی های این ثانیه هایم نگیرم
حرکت میکنم اما ناموزون .
سام این لحظه
نظرات شما عزیزان:
نریمان 
ساعت4:02---27 دی 1393
خیلی زیبا بود اینا رو خودتون میگید ؟
اگه متنای خودتون هست که واقعا عالیه تبریک میگم بتون