وقتی به دنیا میام، سیاهم
وقتی بزرگ میشم، سیاهم
وقتی میرم زیر آفتاب، سیاهم
وقتی می ترسم، سیاهم
وقتی مریض میشم، سیاهم
وقتی می میرم، هنوزم سیاهم…
و تو، آدم سفید..
وقتی به دنیا میای، صورتی ای
وقتی بزرگ میشی، سفیدی
وقتی میری زیر آفتاب، قرمزی
وقتی سردت میشه، آبی ای
وقتی می ترسی، زردی
وقتی مریض میشی، سبزی
و وقتی می میری، خاکستری ای…
و تو به من میگی رنگین پوست؟
---------------------------------------------------------------------
خیلی وقت است که بی تابم؛ دلم تاب میخواهد ویک هل محکم که دلم هری بریزدپایین هرچه درخودش تلمبارکرده
------------------------------------------------------------------
داشتم از درد به خود میپیچیدم، همسایهها گفتند: چقدر، قشنگ قِر میدهی! و من سالهاست…رقاصِ پردردِ خیابان هایم…! “صادق هدایت”
------------------------------------------------------------------
اینجاآرامگاھ بغضھاے کھنہ است؛کمے "سکوت"...کہ اگربیدارشوند"درد"دارندلعنتے ھا!
.jpg)
کپی شده
نظرات شما عزیزان:
خودی هستم 
ساعت23:37---24 دی 1393
سلام مطالبتون ارزش خوندن رو داره
خوبه که از جامعه ی روانشناسا شاعر و نویسنده هم داریم
خوبه که یکی از نسل ما هنوز احساسش نمرده
موفق باشید - فاضل