
ز جای میخیزی و قامت میتابانی و اوج میکشی
حال آنکه مقصد نه آسمانیست و نه خدایی که در این نزدیکیست
و مقصد تو بوسه ای از لبهاییست از جنس هوس و از جنس خاک آغشته با نم مرداب
و تو تنهایی و تنها پیچکی بالا رفته بر قامب سراب پنداریهایت
به تو هم میگویند عاشق
به جمع متوهمان عشق خوش آمدی
این حرف دل سام هست عمیق بخونید
نظرات شما عزیزان: