درست است هر گلی بوی خاصی دارد

اما 

من 

من تنها به بوی تو  وفادار 

در لحظه ی آسمانی آشنایی تمام حس هایم را از دست دادم ... 

دیگر جز تو نه میبینم و نه میشنوم....

 

چه آسان میتوان از تو گذر کرد زمانی که طلب میکنم  که هوس نباشم  و نفس شوم  ...

و چه آسان اضطراب و عرق های بی دلیل و سستی به پایان میرسد 

تنها لحظه ای مکث 

و برگشتن و نگریستن به نزدیکی راهمان از راه درست ....

تنها همین 

مهــــــــــــــــم نیست که چقدر دوری 

مهـــــــــــــــم نیست که در این خانه قدم نهادی یا نه 

اما 

چشمان او ، آسمان چشمان هر یعقوبی را بارانی میکند

عباس 

همیشه 

وفادار است

 دست به دست باشد یا نه 

 

تو اکنون نفسی

حتی اگر روزی هوس هم بودی

بدان در این ساحل خرفهای زیادی برای گغتن داری 

و ایمان بیاور که ساحل تمام بر باد رفته هایت را پس میزند

در انجا به انتظار بنشین

تقدیم به نفس امروز

سام ناموزون

ببین هیچ ربطی نداره

مسلمونی یانه 

روشن فکری یا اُمل 

فقط میدونم ماه محرم ماه مردیه که یه حرف زد که فقط ادعا نبود

مردی که پای اعتقادش همه دار و ندار و عزیزانشو داد

خیلی کارش درسته همچین آدمی

محرم رو تسلیت میگم به همه کسایی که اسم انسان لایقشون هست

به آقا ابالفضل 

به ..............

 

 

این جمله هزار بار تفدیم تو باد 

همیشه از خودت بپرس

تو این گرونی 

به چه قیمتـــــــــــــــــــــــــــــــــــتی؟

بعد وفتی داری عکستو میزاری تو پروفایلت جوابشو به خودت بده

 

 

 

 

بی هوا، هوای حوا را در سر دارم

عجیب میگرید این چشمان بیقرارم ....

 نسیم موج ها را بر هم میزند و به میهمانی ساحل فرا میخواند 

موج ها می آیند اما هیچ گاه عظمت دریا را به ساحل نمیفروشند  

می آیند و دعوت ساحل را بی پاسخ نمیگذارند و برمیگردند 

و اکنون آموختم

 هیچ گاه ارامش خود را  با تجربه ی ناشناخته ها از بین نبرم ....

سام امروز

 

به نام همون خدا 

به نام همونی که خودش دلتو ساخته و از محتویاتش خبر داره

به همون خدا قسم ،عشق اونی نیست که تو ازش یاد میکنی

به همون خدا قسم ،عشق ینی دوست داشتن خودش و کسایی که دوسش دارن و بخاطر خود خدا دوسشون داری

به خودش قسم وقتی عاشق یکی هستی باید بدونی یه روز ممکنه بشه اسماعیل و تو هم ابراهیم وار ذبحش کنی 

سام ناموزون

در تمام خوابزدگی های بعد از فال قهوه 

آن زمانی که فالی غیر از با تو بودن نقش میبندد 

 

و در تمام رویاهایی که تنهایی بیداری ادامه می یابد 

 

و خواب های پریشانی که با مرگ هم خاتمه نمی پذیرند

مات تصویر تنهایی و غم و سکوت

 

و اشک هایی که بی مهلت و بی اراده سرازیر میشوند 

 

و سیب آدم که حوایی به خود نمیبیند

و تنها خاطرات و افکاری که به یاد می آورند که میتوان تنها نبود

 

 

 

همه و همه  را با نبض سکوت جریان میدهم 

این روزها 

بغض تک مسیر گردش خون زندگی در شریان جاده ی یک طرفه زنده ماندن است 

 

و
 

سام ناموزون