چگونه , زمان , در دسترس , ما , باشد , کتاب رسم احمق ها سام فراهی ,


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 161
بازدید دیروز : 17
بازدید هفته : 187
بازدید ماه : 293
بازدید کل : 92266
تعداد مطالب : 259
تعداد نظرات : 94
تعداد آنلاین : 1

ساختاری متفاوت



RSS

وبلاگ تخصصی مشاوره
بلاگ تخصصی مشاوره روانشناسی

شنبه 29 مهر 1391

در ازدواج به این افراد بگویید " نه " !

در ازدواج به این افراد بگویید " نه " !

در ازدواج به این افراد بگویید
آنها تمایل به این دارند که دیگران را سرزنش کنند، چون آدم های حسود و خودبزرگ بینی به حساب می آیند و ...


اولش همه چیز خوب است، مثل آوای دهل اما کافی است کمی بیشتر به آدم های اطراف نزدیک شوی تا کم و کسری های آنها و البته خودت را در برقراری یک ارتباط ساده ببینی. این وقت هاست که آدم یاد آن مثل قدیمی می افتد " تا مرد سخن نگفته باشد، عیب و هنرش (و البته خودش) نهفته باشد" .

 

 

شکاک ها؛ مچ گیرند

شک باعث می شود آدم حساسیت زیادی روی طرف مقابلش پیدا کند و او را آنقدر کنترل کند تا در نهایت مچ گیری کند.

آدم های شکاک معمولا بسیار تیزبین هستند و هوش بالایی دارند که برای آنها بیشتر از اینکه فایده داشته باشد، مخرب است. آنها تمایل به این دارند که دیگران را سرزنش کنند، چون آدم های حسود و خودبزرگ بینی به حساب می آیند. اکثرا در اجتماع اشخاص موفقی به حساب می آیند، دارای احساس ناامنی شدید عاطفی و ترس از دست دادن هستند که به احتمال زیاد به دوران کودکی شان برمی گردد، با همسرشان رفتاری مالکانه با نقابلی دلسوزانه دارند. برای درمان این آدم ها این نکته را یادتان باشد که شکاک ها جز خودشان درمانگری ندارند.

زندگی با آدم شکاک آفت هایی دارد. مثل این که چنین آدمی انرژی اش بیهوده صرف می شود و دائم احساس گناه، اضطراب و بی ارزشی دارد. جالب اینکه یک خود کم بین، در کنار یک شکاک احساس موردعلاقه بودن دارد؛ یعنی وقتی نامزد شکاکش دائم به بهانه های مختلف به او زنگ می زند، او در این تله می افتد که این یعنی دوست داشتن و اگر غیر از این باشد، به معنای این است که طرف دوستش ندارد؛ خطر اینجاست که اگر او از این رابطه ناسالم بیرون بیاید، در ارتباط بعدی اش با یک آدم عادی و نرمال، احساس می کند که این آدم به حد کافی به او علاقه ندارد. در کنار همه این موارد، شکاکیت در اکثر موارد مسری است و ممکن است بقیه را هم درگیر کند.



توجه طلب ها؛ بی وفایند

اکثر آدم ها از توجه بقیه نسبت به خودشان لذت می برند اما کسانیکه دارای اختلال رفتاری توجه طلبی هستند، بدون توجه بقیه نمی توانند زندگی کنند. آنها به شدت به تایید و تمجید بقیه محتاجند و هر ابزاری داشته باشند، با آن ابزار خودشان را در معرض توجه قرار می دهند؛

 
این ابزار ممکن است قیافه آنها یا ادا و اصول، یا لحن صدا باشد. نکته دیگری که درمورد آنها باید دانست، این است که توجه طلب ها با آدم های زیادی ارتباط برقرار می کنند، به دلیل اینکه اگر یکی را از دست دادند شخص دیگری وجود داشته باشد و در مجموع آدم های وفاداری نیستند.


همیشه خوب ها؛ همیشه خوب نیستند!

به این گروه از آدم ها سیندرلا هم می گویند، از این جهت که همیشه خوب و مثبت هستند. آنها احساس می کنند هیچ وقت نباید چیزی غیر از این باشند. این آدم ها طوری رفتار می کنند انگار اصلا اخم کردن بلد نیستند، بنابراین دیگران قدر خنده آنها را نمی دانند.

 
همیشه خوب ها، مشاور همه و زباله دان درد و بدبختی و گرفتاری آنها هستند و به دلیل ناتوانی شان در «نه» گفتن، دیگران از آنها سوءاستفاده می کنند. آنها به شدت از انگ بی معرفت می ترسند و البته از جامعه پاداش می گیرند، فایده پنهانی که مانع از این می شود متوجه مشکلشان شوند یا این رفتار را کنار بگذارند.


نجات دهنده ها؛ باید نجاتشان داد

این دسته از آدم ها به «رابین هود» مشهورند. نجات دهنده ها احساس می کنند باید به همه کمک کنند فکر می کنند برای این آفریده شده اند که آدم های بدبخت را از گرفتاری شان نجات بدهند. رابین هودها سهم خود آدم ها را در گرفتاری هایشان نمی بینند و معمولا زجرکشیده هایی هستند که کسی نبوده آنها را نجات بدهد. دو نکته درمورد این آدم ها وجود دارد؛

 
نکته اول اینکه خیلی ها هستند که کمک نمی خواهند و شاید خود شخص گرفتار اصلا حاضر نیست برای رهایی از گرفتاری اش کاری انجام دهد. بنابراین تلاش های اشخاص رابین هود هم به سرانجامی نخواهد رسید.

 
نکته دوم هم اینجاست که رابین هودها در مثلث ظالم / قربانی / ناجی، نقش ناجی را برعهده دارند. نکته هم اینکه، یک قانون در این مثلث وجود دارد که می گویند ناجی این مثلث، جای دیگری نقش ظالم را برعهده دارد، پس نجات دهنده ها شاید بدون اینکه خودشان بداند در حق شخص دیگری ظلم می کنند.



خودشیفته ها؛ تله خود کم بین ها

آدم هایی که اختلال رفتاری خودشیفتگی دارند، همیشه خود را مستحق دریافت امکانات از دیگران می دانند. معمولا هم پس از دریافت این امکانات به دیگران اینطور می فهمانند که کارشان را به درستی انجام نداده اند. صدای خودشیفته ها آن قدر بلند است که صدای دیگران را نمی شنوند. خودشیفته ها فکر می کنند سلیقه آنها از سلیقه دیگران بهتر است، سلامتی شان مهم تر است، وقتشان باارزش تر است و...؛

 
آنها همیشه برای زندگی شان برنامه ریزی دارند و انتظار دارند همه با آنها هماهنگ شوند. خودشیفته ها معمولا اشتباهات خود را نمی بینند. البته آنها ویژگی های قابل تحسینی هم دارند اما مهم این است که خودشان را آن قدر بزرگ می بینند که بقیه اصلا به چشمشان نمی آیند. به طور معمول هم آدم های خودکم بین گرفتار خودشیفته ها می شوند.

و اما این سوال که چطور می شود خودشیفتگی را جبران کرد؟ در درجه اول پذیرفتن اینکه صدای دیگران هم شنیدنی است، سلیقه آنها هم خوب است، سلامتی شان مهم است و وقت آنها هم باارزش است. در درجه بعدی هم باید تمرین کرد که دلایل هرچند معقولمان را گاهی نگوییم.

با یک خودشیفته چطور باید برخورد کنیم؟ بدون توجه به نظر آنها کار خودتان را انجام دهید. گاهی با دیگران مقایسه شان کنید و اشتباهاتشان را هم در برخی اوقات به آنها یادآوری کنید.


کمال گراها؛ همیشه خسته اند

کمال گراها تنها به انجام کارهایی تن می دهند که مطمئند در آن برنده خواهند شد. معمولا وقتی قله ای را فتح می کنند، هنوز لذت فتح آن را نبرده، به سراغ فتح قله بعدی می روند. به همین دلیل همیشه خسته اند. کمال گراها باید بدانند همیشه نمی توان در همه زندگی نمره 20 گرفت، باید بتوانند از نمره 18 هم لذت ببرند. آدم های کمال گرا با کنارگذاشتن این ویژگی به خودشان آسودگی را هدیه می دهند.


معتادان هیجانی؛ به دنبال تجربه جدید

اعتیاد هیجانی معمولا کسانی را گرفتار خودش می کند که همیشه پرانرژی هستند. به طور مثال شخص صبح سر کار است، عصر مشغول یک ورزش پرتحرک است اما آخر شب هنوز کلی انرژی دارد. اعتیاد هیجانی نمودهای مختلفی دارد، اعتیاد به کار، اعتیاد به اینترنت، اعتیاد به موادمخدر و... معتادان هیجانی در آدم های اطرافش به خصوص نامزد یا همسرش دائم به دنبال تجربه موارد جدید هستند. اگر طرف مقابل نیاز او به تجربه چیزهای جدید و هیجان را تامین نکند، ممکن است به سراغ رابطه موازی برود.

 





نوشته شده توسط سجاد فراهی در ساعت 8:23

شنبه 29 مهر 1391

دل بردی از من

دل بـردی از مـن بـه یـغـما، ای تـرک غـارتـگر مـن
دیـدی چـه آوردی ای دوست، از دسـت دل بـر سر من

عشق تو در دل نهان شد، دل زار و تن ناتوان شد
رفـتـی چو تیر و کـمان شد، از بـار غــم پــیـــــکر مــــن

مـی سـوزم از اشتـیـاقـت، در آتـشـم از فـراقـت
کـانـون مـن سـیــنـه مـن، سـودای مــــن آذر مـــــن

من مست صـهبـای بـاقـی، ز آن ساتکین رواقی
فـکـر تـو در بـزم سـاقـی، ذکـر تـو رامـشـگـر مـــــن

دل در تف عشق افروخت گردون لباس سیه دوخت
از آتـش آه مـن سـوخـت، در آســمــان اخــتـــر مـــــن

گبر و مسلمان خجل شد دل فتنهً آب و گل شد
صـد رخـنـه در مـلـک دل شـد، ز انـدیـشـه کـافـر مـــن

شکرانه کز عشق مستم، میخواره و میپرستم
آمـوخــت درس الــســتــم، اســتــاد دانــشـــور مـــن

در عشق سلطـان بـخـتـم، در باغ دولت درختم
خـاکـسـتر فـقـر تـخـتـم، خــاک فـــنـــا افــســر مــــن

اول دلـم را صـفـا داد، آیـیـنـه ام را جــــلا داد
آخـر به بـاد فـنـا داد، عـــــشــــق تــو خـاکـسـتـر مـــن

تا چند در های و هویی، ای کوس منصـوری دل؟
تـرسـم کـه ریـزد بـر خـاک، خـون تـو در مـحـضـر مــــن

بـار غـم عـشـق او را، گـردون نـدارد تـحـمل
کـی مـی تـوانـد کـشـیـدن، ایــن پــیــکـــر لاغـــر مــن

دل دم ز ســر صـفـا زد، کـوس تـو بـر بـام ما زد
سـلـطـان دولـت لـوا زد، از فـــقـــر در کـشـــــور مــــن

 






نوشته شده توسط سجاد فراهی در ساعت 8:23

شنبه 29 مهر 1391

مهم ترین تهدید زندگی زناشویی تان را بشناسید

مهم ترین تهدید زندگی زناشویی تان را بشناسید

مهم ترین تهدید زندگی زناشویی تان را بشناسید
افشای راز نزد دیگران و از دیگران، باعث ایجاد شخصیتی منفی در گوینده خواهد شد. زیرا هیچ کس از کسی که مدام راز دیگران را بیان می کند خوشش نمی آید.

 
 
آنچه بین همسران وجود دارد فقط بین همان دو نفر خواهد ماند و لزومی ندارد دیگران از رازهای بین آن دو آگاهی یابند. رازداری برای حفظ و تداوم زندگی زناشویی اصلی لازم است.

راز داری
خانواده مکانی برای ارتباط مناسب اعضاء حفظ حرمت و شئون یکدیگر است. این حریم خانوادگی ابتدا از سوی خود اعضای خانواده باید حفظ شود و سپس از ناحیه ی دیگران نیز. تنها در این صورت است که امنیّت زندگی زناشویی تأمین می گردد.
یکی از مهم ترین عواملی که این حریم را تهدید می کند بیان اسرار و رازهای درون خانواده نزد دیگران است.

انواع افشارگری راز
گاهی در زندگی مشترک، یکی از طرفین، مسئله ای خصوصی و به اصطلاح، راز، را افشا می کند. به طور اجمال انواع برملا کردن رازها به این قرارند :
1 - بیان راز همسر برای دیگران
2 - بیان راز خودش برای دیگران
3 - بیان راز دیگران برای همسر
4 - بیان رازهایی از زندگی مشترک برای دیگران
5 - دیگران راز گذشته ی یکی از زوجین را به دیگری بگوید.
این موارد هر کدام آثار سوئی در بر دارند که به اختصار اشاره خواهد شد.

آثار نامطلوب افشای راز
پرورش شخصیت منفی :
افشای راز نزد دیگران و از دیگران، باعث
ایجاد شخصیتی منفی در گوینده خواهد شد. زیرا هیچ کس از کسی که مدام راز دیگران را بیان می کند خوشش نمی آید. فردی که راز دیگری را بیان می کند خودش باعث می شود که اطرافیان با دیده ی تحقیر و به صورتی صنفی به او بنگرند و کرامت ذاتی او زیر سوال خواهد رفت.

کاهش درجه ی ایمان و اعتقاد به خدا :
کسی که راز دیگران را برملا می کند به تدریج علاقمند می شود که رازهای بیشتری را بداند لذا در امور دیگران کنکاش می کند و این کنکاش و جستجو برخلاف دستور صریح قرآن کریم است که « در امور دیگران تحبسسّ نکنید. » (حجرات/12) در واقع تحبسّس کننده در امور دیگران صریحاً با حکم خداوند مخالفت کرده است! و گناه کبیره مرتکب شده است. همچنین امام علی ( علیه السلام ) فرمودند: آن کس که در مقام تخصص از اسرار دیگری بر آید خداوند رازهای او را آشکار خواهد کرد.

غفلت و انحطاط اخلاقی :
انسان ها به میزانی که به بر ملا کردن راز دیگران و افشای اسرار مردم می پردازند از خودشان غافل می شوند و بدین وسیله فرصت های ارزشمندی را که می توانست صرف خودسازی خود کند در راه تلاش برای کنکاش و تحبسّس در امور دیگران، هدر می دهد.

اشاعه ی زشتی :
افشای راز زندگی نیز دیگران یا از دیگران، موجب ریخته شدن قبح گناهان و زشتی ها می شود.
امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: کسی که از مسلمانی کار زشتی را با چشم خود ببیند و یا سخن بدی را با گوش خویش بشنود و به منظور پرده دری آن را میان مردم افشا کند، مشمول آیه ی اشاعه ی فحشا است که در دنیا و آخرت به عذاب دردناکی مبتلا خواهد شد.

حال که آثار نامطلوب افشای راز را بیان کردیم، مناسب است که به آثار مطلوب و مثبت رازداری نیز اشاره ای داشته باشیم.

آثار مثبت راز داری
1 - با هر مرحله رازداری به درجات بیشتری از ایمان نزدیک شده و خویشتن داری بیشتری کسب می کنید.
خداوند می فرماید: «عالم الغیب فلا نطیهر علی غیبه أحدا...» یعنی: خداوند عالم به غیب است و هیچ کس را و غیبش مطلع نمی سازد.

2 - رازداری، اعتماد دیگران را به شما جلب می کند مردم معمولاً به کسانی که رازدار هستند به دیده ی احترام و اطمینان نگاه می کنند.

3 - وقتی شما در زندگی خانوادگی خود راز داری را رعایت کنید، فرزندتان الگویی عینی از این مسئله خواهد داشت و این مسئله به رازدار بودن وی در آینده کمک زیادی می کند.

4 - راز را تا وقتی که فقط خودتان از آن آگاهید، در دست شماست و اختیارش نیز به دست خودتان!

عوامل افشای راز و پرده دری
علیرغم آثار مطلوبی که رازداری دارد و نیز بر خلاف آثار نامطلوب و بدی که بر اثر افشای راز برای انسان پیش می آید، باز هم شاهد این هستیم که افرادی به چنین کاری دست می زنند!!
در اینجا به برخی عواملی که منجر به افشای راز توسط افراد می شود اشاره ای می کنیم:

پوشاندن حقارت درونی :
افرادی که به نحوی از ضعف شخصیت رنج می برند و دچار حقارت های درونی هستند چنانچه به تربیت نفس و خودسازی نپردازند ممکن است بخواهند این حقارت شخصیت خود را در دیگران جستجو کنند و با افشای رازهای افراد، آنان را مورد تحقیر و آزار قرار دهند.

ارتباط نامناسب زن و شوهر :
زن و شوهری که از ارتباط عاطفی و روحی بسیار می رود و فاقد برنامه ی منظمی برخوردارند فرصتی پیدا نمی کنند تا مشکلات و ناراحتی های خود را به همسرشان بگویند و با همسر خود درددل کرده و رازشان را به او بگویند. این حرف هایی که باید به همسر گفته شود گاهی از حریم خانواده به خارج سرایت می کند و فرد به دنبال گوش شنوای دیگری در بیرون از منزل برای شنیدن می گردد.

انتقاد ناپذیری زن با شوهر :
انتقاد باید با شیوه ی انسانی و به قصد اصلاح رفتار طرف مقابل انجام گیرد تا باعث رشد شود. ولی در صورتی که یکی از زوجین تحمل شنیدن انتقادات سالم و سازنده را نیز نداشته باشد. فرصت بحث در باره ی مطالبی که باید بین خودشان گفته می شد را از دست می دهد و ممکن است از درون آن ها رازهای زندگی سر برآورند و با دیگران مبادله شوند.

البته این سخن به معنای تأیید رفتار فرد مقابل نیست بلکه به این معناست که گاهی برخورد نامناسب خود ما و عدم انتقادپذیری مان، باعث آسیب به زندگی مشترک می شود.

الگو گرفتن از روابط والدین :
فرزند کوچکی که می بیند مادرش رازهای زندگی زناشویی اش را با والدین خود مطرح می کند و به حساب درددل کردن، همسرش را نزد مادر خودش خراب می کند الگوگیر می کند.
یا مردی که به فرزند کوچکش می سپارد که در غیابش مراقب مادر باشد و گزارش احوال را بدهد بذر بی اعتمادی را در دل کوچک او می کارد و عملاً به او آموزش راز نگه داشتن را می دهد.
چنین کودکی چگونه می تواند در آینده راز نگه داری خوبی باشد؟!

نتیجه گیری:
مثل دو کشور همسایه که به لحاظ حفظ امنیت از اسرار و اطلاعات ویژه ی کشور خود حفاظت می کنند، رازها و اطلاعات درون خانواده نیز بین همسران محفوظ است و باید از دسترسی دیگران محافظت شود





نوشته شده توسط سجاد فراهی در ساعت 8:21

چهار شنبه 26 مهر 1391

رازهایی مردانه که خانمها باید بدانند

رازهایی مردانه که خانمها باید بدانند

رازهایی مردانه که خانمها باید بدانند
یکی از اشتباهات بزرگ زنان این است که فکر می کنند هر چه سربه زیرتر باشند جذابترند، همیشه مهربان و با گذشت نباشید، انعطاف پذیر باشید.

در كانون خانواده آنچه كه باعث تداوم و بقای صمیمیت می گردد رفتارها و اعمال زن و مرد نسبت به هم است. در این میان نقش یك زن می تواند در ایجاد فضایی دلپذیر و جذاب بسیار مهم و قابل توجه باشد، اگر چه ازدواج آسان نیست اما استمرار و تداوم آن بسیار مشکل تر و سخت تر است، اما در این گزارش به آنچه که زنان باید از مردان و زندگی مشترک خود بدانند می پردازیم. شناخت روحیه مردان نه تنها مشکلات زوجین را کم می کند بلکه باعث برقراری رابطه بهتر بین آنها می شود.
 

رازهای مردانه
1 -در نظر داشته باشید مردها طوری با شما رفتار می كنند كه خودتان به آنها اجازه می دهید، سعی کنید، تماس های مکرر با همسر خود را فراموش كنید ، همیشه در دسترس بودن خانم ها خوب نیست.

2 - بسیاری از زنان فکر می کنند که برای اینکه مردی عاشقشان شود باید مانند یک سوپرمدل باشند. اما واقعا اینگونه نیست اگر چه به زیبایی بهای بسیاری می دهند اما اصلا آن چیزی نیست که زنان انتظارش را دارند. مردان انتظار ندارند که زنان شان مانند زنان و مانکن های مجلات باشند.

3 - یكی از خصایص بارزی كه می تواند احساس رضایتمندی را در كانون خانواده حاكم كند، قناعت است تلاش کنید قانع و راضی باشید.

4 - مردها معتقدند: خانم ها زیاد حرف می زنند یا بسیار غرغر می زنند، پس ثابت کنید اینگونه نیست. مردان از این خصیصه خوششان نمی‌آید، سنجیده و بجا سخن بگوید و غر نزنید، تلاش کنید چیزی هایی که برای همسرتان تعریف میکنید تکراری نباشد…

5 - اگر می خواهید شوهرتان را اسیر کنید از ابراز احساسات غافل نشوید؛ البته نه تنها با رفتارها و گفتار کلیشه ای.

6 -یکی از اشتباهات بزرگ زنان این است که فکر می کنند هر چه سربه زیرتر باشند جذابترند، همیشه مهربان و با گذشت نباشید، انعطاف پذیر باشید.

7 - مردان معمولا نیاز خود به نوازش و توجه را بر زبان نمی آورند.

8 -مردان بیشتر از آنکه به جا، مکان یا غذا بهاء بدهند، به مسائل جنسی اهمیت می دهند. بنابراین ریشه مشکلات خانوادگی را باید در خلوتگاه آنها یافت.

9 - مردان دوست دارند بیش از همسر خود در آمد داشته باشند زیرا به آنها احساس قدرت و امنیت می دهد.

10 - مرد ها دوست دارند تا جایی که ممکن است وسایل راحتی فکر و جسم آنها در خانه فراهم باشد.

11 -مردان ترجیح می دهند درمورد احساساتشان غیر مستقیم صحبت کنند. هیچ مردی از زن خود فقط نوازش طلب نمی کند، اما شما اگر واقعاً زندگی و همسر خود را دوست دارید حتما این کار را انجام دهید.

غرور برای مردان اهمیت زیادی دارد و به هر طریقی اگر غرور او را بشکنید، او را از دست خواهید داد.

12 -مردها دوست ندارند که زن ها آنان را سرزنش کنند و راه درست را به آنان نشان دهند. به زن اندرز دهنده نیاز ندارند. گاه زن‌ها اشتباهات مردها را به آن‌ها گوشزد می‌کنند. این کار به خصوص اگر در مقابل دیگران انجام شود فاجعه است.

13 -اگرچه مردان سعی می کنند در بسیاری از فعالیت های خانواده مشارکت کنند. اما همه آنها نیاز دارند، زمانی مخصوص خود داشته باشند، به مرد ها فرصت بدهید، به مردها آزادی عمل بدهید، بگذارید به آنچه دوست دارند، دست پیدا کنند آنها را تشویق کنید مسافرت بروند و تفریح کنند، با دوستان خود باشند و یادی از دوران مجردی و کودکی خود کنند.

14 -هیچگاه همسر خود را با مردان دیگر مقایسه نکنید، او را سرزنش نکنید یا نقاط ضعف و منفی همسرتان را مدام به رخ او نکشید، تنها او را سلطان قلب خود و مردان دیگر بدانید و این را هم باور داشته باشید.






نوشته شده توسط سجاد فراهی در ساعت 8:36

چهار شنبه 26 مهر 1391

عوامل موثر در خیانت های زناشویی و واکسنهای آن

عوامل موثر در خیانت های زناشویی و واکسنهای آن

عوامل موثر در خیانت های زناشویی و واکسنهای آن
این‌كه برای افراد امكان ازدواج به موقع نباشد و ترس از نتیجه ازدواج هم وجود داشته باشد، باعث می‌شود فرد به ایجاد در رابطه با دیگران بپردازد و در عین حال امكان برقراری ارتباط برای افرادی كه یك‌بار ازدواج كرده‌اند نیز فراهم شود.

 
شاید فقط آنانی كه خیانت همسر را لمس كرده‌اند بدانند كه آمدن یك رقیب به زندگی زناشویی چه طعمی دارد.
وقتی دو نفر پیمان عشق می‌بندند و قسم می‌خورند كه روحشان یكی شود ولی در میانه راه یكی پیمان فراموش می‌كند و با پشت پا زدن به همه قول و قرارها راهش را از همسرش جدا می‌كند، طوفانی عاطفی شروع می‌شود كه نتیجه‌اش جز فروپاشی بنیان زندگی نیست.
بی‌وفایی، زن و مرد نمی‌شناسد و آن كس كه بی‌اعتقادتر به محبت است در بی‌وفایی پیشی می‌گیرد و قلبش را كه قرار بود فقط برای یك نفر باشد به همه مشتریان عرضه می‌كند.
 
خلا عاطفی و سایه سنگین سوم شخص
بروز خیانت در زندگی زناشویی هیچ مشابهتی با این فرآیند در روابط اجتماعی ندارد. در روابط اجتماعی به خاطر پایین آمدن سطح اعتماد ممكن است حوادثی روی دهد كه منجر به این ناهنجاری شود به طوری كه داد و ستد، روابط دوستی، روابط شغلی و... از جمله روابطی هستند كه در معرض خیانت قرار می‌گیرند. اما در روابط زناشویی مصادیق بارز خیانت از یك نگاه شروع می‌شود و ممكن است هر زوج خیانت را به نوعی از رفتار ربط بدهند.
حرف زدن بسیار صمیمانه با یك زن یا مرد بیگانه، گرم گرفتن یا درخواست برای موضوع یا موردی از سوی زن یا شوهر می‌‌تواند در این بحث بگنجد، اما به طور كلی در فرهنگ اخلاقی و اجتماعی ما خیانت در روابط زناشویی یعنی خروج از چارچوب‌های اخلاقی و موازین ارزشی به نحوی كه فرد مرتكب چه زن و چه مرد هم از نظر عقیدتی مرتكب تخلف شده و هم از نظر عاطفی ممكن است دیگر قابل اعتماد نباشد.
در ریشه‌یابی بروز این مشكل می‌‌توان گفت كمبودهای زندگی زناشویی احتمال بروز آن را بیشتر می‌كند یعنی چه از نظر روابط جنسی و چه از نظر ارتباطات عاطفی كلامی وقتی زن یا شوهر احساس خلا می‌كند و باور دارد كه همسرش نمی‌تواند آن خلا را پر كند، به بیراهه كشیده می‌شود.
در این میان نقش شخص ثالث از نظر وسوسه و پافشاری در برقراری ارتباط نباید از نظر دور داشته شود، چون مرد یا زن درست در زمانی كه به دنبال محبت می‌گردند، كسی سر راه سبز می‌شود و درست از همان نقطه ضعف شروع می‌كند. بنابراین دسیسه‌های شیطانی او به ثمر می‌نشیند و رابطه برقرار می‌شود.
از نگاه آسیب‌شناسی رفتاری، زن و شوهر اولین كسانی هستند كه متوجه انحراف و خیانت زوج می‌شوند، ولی در پاره‌ای از اوقات این پدیده ناخواسته وارد زندگی زناشویی می‌شود یعنی فرد اصلا باور نمی‌كند مرتكب چنین عملی شود و فقط به خاطر احساس وابستگی به برقراری ارتباط، آن رابطه را ادامه می‌دهد.
اما زشت‌ترین حالت خیانت وقتی است كه فرد سوم با قصد گسستن روابط عاطفی زوجین وارد عمل می‌شود و حتی برای از میان برداشتن مانع وجود زن یا شوهر با همدستی همسر خیانتكار دست به خون نیز آلوده می‌كند. در واقع در این شرایط بحث رقابت نیست، بلكه موضوع خیانت و از میان برداشتن یك انسان است.
در مقابل این عده زن‌ها و مردهایی هستند كه به هیچ عنوان و در هیچ شرایطی حتی به اندازه یك نگاه حاضر به وارد كردن لطمه به روابط خود نیستند و با وجود همه كمبودها و مشكلات پاكدامنی و صداقت خود را حفظ می‌كنند و در نهایت از راه‌های قانونی و شرعی به رابطه خود خاتمه می‌دهند و پس از آن به فكر تشكیل زندگی دیگری می‌افتند.

روی آوردن افراد به خیانت به همسر ناشی از عوامل متعددی است :
 
اصل خیانت در روابط عاطفی و رفتاری به تربیت اول خانواده، باورها، آداب، رسوم و فرهنگ خانوادگی، شرایط گذران دوران قبل از ازدواج و درجه خلوص و ایمان برمی‌گردد یعنی وقتی دختر یا پسری در خانواده خود خیانت والدین را تجربه می‌كند و آن را در روابط دوستی پیش از ازدواج هم آزمایش می‌كند، ممكن است در زندگی مشترك نیز به همان راه كشیده شود.

واكسن ضدخیانت
با توجه به مطالعات انجام شده در مورد مردان و زنانی كه در زندگی زناشویی مرتكب این‌گونه خطاها می‌شوند، درجه ایمان و باورهای عقیدتی به عنوان واكسن ضد خیانت شناخته می‌شود به طوری كه اگر این باورها در فرد كمرنگ باشد، میزان تسلطش بر زندگی و كنترل روابطش در بیرون از خانه ضعیف می‌شود.

 
برخی از گفته‌های همسرانی كه به خیانت روی آورده‌اند درست است، یعنی نماد رفتاری بعضی از زوجین در خانه می‌تواند منجر به پایه‌ریزی انحرافات رفتاری شود. مثلا مردی كه با ظاهری نامرتب و بدون توجه به سلیقه و علاقه همسرش هر چه خود می‌خواهد انجام می‌دهد یا بانوانی كه در خانه وضعی نامرتب و آشفته دارند روابط عاطفی‌شان دچار تزلزل شود.
البته نباید فراموش كرد كه در پاره‌ای از اوقات بعضی از همسران خیانت را به عنوان ابزار انتقام انتخاب می‌كنند یعنی وقتی متوجه انحراف رفتاری همسر خود می‌شوند با این‌كه قصد این كار را ندارند، براساس تصمیمات شتاب‌زده و غیرمنطقی و با هدف انتقام‌گیری مرتكب خیانت می‌شوند.

بی‌توجهی به وفاداری
ارزشی كه می‌تواند مانع خیانت شود، وفاداری است. یعنی افراد باید باور داشته باشند پیمانی بسته‌اند و نباید از آن تخطی كنند. اما این ارزش در جامعه ما كمتر مورد توجه قرار گرفته است و كسی روی آن تاكید ندارد، در واقع در جامعه ما به خاطر تفكیك نشدن فرهنگ و شرع، این ذهنیت در مردان ایجاد شده كه ازدواج موقت یا مجدد یك امكان شرعی است، یعنی آنها فكر می‌كنند شرع فرصتی را برای خیانت مهیا كرده و آن را تایید می‌كند. این درست مثل این است كه قانون به ما اجازه بدهد تا انتهای یك جاده برویم، ولی آیا واقعا لزومی دارد كه همه افراد تا آخر جاده بروند؟
تداخل مرزهای فرهنگ و شرع از علل اصلی خیانت مردان است، ولی تلافی كردن یا وجود توهم خیانت از مهمترین دلایل خیانت زنان محسوب می‌شود. این در حالی است كه خیانت زن می‌تواند از انجام ندادن وظیفه مردان ناشی شود. مثلا مردی كه به خاطر فشار اقتصادی بیشتر به كسب درآمد توجه دارد و محبت كردن به همسر و تامین نیازهای عاطفی او را از یاد می‌برد، باعث ایجاد خلا در خانواده می‌شود كه می‌تواند زمینه بروز خیانت را فراهم كند.
جهانی شدن در واقع به معنی غربی‌شدن است و فرهنگ غرب، لذت‌گرایی، ظاهرگرایی و زندگی دنیوی را ترویج می‌كند. پس در چنین جامعه‌ای افراد لذت‌های مادی را بر لذت‌های معنوی ترجیح می‌دهند. همان طور كه می‌بینیم زنان و مردان ما همواره تلاش می‌كنند تا با شیوه‌های مختلف خود را زیبا كنند. این در حالی است كه گرایش‌های التذاذی به جای گرایش‌های معنوی روحانی در مردان، مزید بر علت شده و وفاداری را كمرنگ می‌كند و فرد را به جایی می‌رساند كه براحتی تن به ارتباط با افرادی غیر از همسرش بدهد.

تاخیر در سن ازدواج و مایل نبودن به ازدواج و علاقه به داشتن روابط آزادانه از جمله عوامل زمینه‌ساز خیانت است:
 
این‌كه برای افراد امكان ازدواج به موقع نباشد و ترس از نتیجه ازدواج هم وجود داشته باشد، باعث می‌شود فرد به ایجاد در رابطه با دیگران بپردازد و در عین حال امكان برقراری ارتباط برای افرادی كه یك‌بار ازدواج كرده‌اند نیز فراهم شود. در این میان برخی دوست ندارند زیر بار مسوولیت زندگی مشترك بروند پس سعی می‌كنند خودشان را در اختیار كسانی كه وضعیت مالی مناسبی دارند قرار دهند كه این افراد هم كسانی نیستند جز افراد متاهلی كه صاحب زن و فرزندند.

سلام محبت، خداحافظ خیانت
بعضی از افراد از سردی روابط با همسرشان ناراحتند به همین سبب احساس تعهد نسبت به او نمی‌كنند. بویژه در مردان اگر چه آنها افرادی تنوع‌طلب هستند، اما هرگز نمی‌خواهند زندگی‌شان صدمه ببیند. پس اگر زن بتواند حس تعلق و تعهد به خانواده و این‌كه مرد، زن و بچه‌هایش را دوست داشته باشد را تقویت كند به واسطه تقویت روابط عاطفی احتمال بروز خیانت كم می‌شود.
 

 





نوشته شده توسط سجاد فراهی در ساعت 8:36

چهار شنبه 26 مهر 1391

اگر همسرتان تکراری شده این مطلب را بخوانید

اگر همسرتان تکراری شده این مطلب را بخوانید

اگر همسرتان تکراری شده این مطلب را بخوانید
در 6 ماه تا یك سال اول زندگی مشترك همه چیز رمانتیك و عالی است اما با گذر زمان زندگی رنگ یكنواختی می‌گیرد اما این موضوع به این معنا نیست كه شما دیگر عاشق هم نیستید ...

روزهای اول ازدواج‌تان را به‌خاطر آورید كه چطور عاشق و دلباخته همسرتان بودید. حتی تصور دوری از همسرتان غیرممكن بود اما بعد از گذشت زمان این شیفتگی و علاقه كمرنگ شده است. در این شرایط آیا شما جزو گروهی هستید كه از این وضعیت به همسرتان شكایت می‌كنید؟ مطمئنا به همان میزان كه همسرتان نسبت به روزهای اول ازدواج تغییر كرده است شما نیز تغییر كرده‌اید اما به جای شكایت و ناامیدی بهتر است به‌دنبال اصلاح رابطه‌تان باشید.
 
اولین مشخصه تغییر
یكی از دلایلی كه باعث تكراری شدن رابطه شما با همسرتان می‌شود تغییر ظاهر شماست. در طول سال‌هایی كه با هم بوده‌اید، آنچه مسلما تغییر كرده است ظاهر و قیافه شماست. بنابراین برای جلوگیری از خستگی از وضع ظاهر باید به فكر تغییر آن باشید. آن‌چه را كه روزی باعث شد به همسرتان علاقه‌مند و مجذوب او شوید را به‌خاطر آورید و به تحسین آن مشخصه‌ها در افكار خود بپردازید. از كلماتی كه همسرتان را به وجد می‌آورد و شما را به یاد روزهای اول زندگی مشترك‌تان می‌اندازد، استفاده كنید. روزهای شیرین دوران نامزدی خود را به یاد آورید كه برای دیدن یكدیگر لحظه شماری می‌كردید.
خستگی زوجین از یكدیگر مشكلی است كه درمان آن دوباره زنده كردن رابطه است. مشكلاتی كه همسران در طول زندگی مشترك‌شان مواجه هستند را می‌توان به چند دسته تقسیم كرد؛ خیانت، انجام‌ندادن تعهدات تا كشمكش، حسادت و خودخواهی. اما خستگی زوجین از یكدیگر مسئله‌ای متفاوت است و به‌طور واضح ارتباطی با جنگ و دعوا و خودخواهی بین زوجین ندارد.
 
چگونه بفهمید شوهرتان از شما خسته شده است؟
اگر متوجه شدید شوهرتان كمتر حرف می‌زند و به جای گذراندن وقت آزاد خود با شما، وقت خود را با دوستانش در بیرون از خانه می‌گذراند اكنون زمان آن رسیده كه دست به كار شوید. اگر اوضاع را به حال خود رها كنید شاید روزی را ببینید كه همسرتان وقت خود را با شخص دیگری می‌گذراند تا لحظه‌ها برایش لذت بخش‌تر باشد. از خودتان شروع كنید. اگر دیدید شوهرتان علاقه‌ای به گذراندن وقت خود با شما را ندارد از خود سوال كنید چه چیزی باعث چنین عملی شده است، شاید به این علت است كه شما غرق در مسئولیت‌های خانه شده‌اید. روز‌های اول آشنایی‌تان را به خاطر آورید زمانی كه تازه ازدواج كرده بودید به چه اندازه از هم شناخت داشتید؟ قابل فهم است كه تغییر در وضعیت خانواده نیاز به تغییر در اولویت‌ها دارد؛ زمانی را در بیرون از خانه با همسرتان سپری كنید و لحظات لذت‌بخشی را با یكدیگر داشته باشید تا تاثیرش را ببینید.

به ظاهر خود اهمیت دهید
بسیار دیده می‌شود خانم‌ها چند سال پس از ازدواج دیگر به ظاهر خود اهمیت نمی‌دهند و خود را رها می‌كنند. درحالی‌كه پس از ازدواج هم باید همیشه آراسته باشید و به ظاهر خود اهمیت دهید. برای رفتن به آرایشگاه برنامه هفتگی داشته باشید. سعی كنید از مدل موها و آرایش جدید استفاده كنید. اگر توان مالی ندارید می‌توانید خودتان به آرایش موهای خود بپردازید و لباسی زیبا به تن كنید. مطمئن باشید كه همسرتان متوجه تغییر شما خواهد شد و شرایط از آن پس كمی بهتر می‌شود. ورزش كنید با ورزش نه تنها می‌توانید به وزن ایده‌آل خود برسید بلكه قلب و پوستی سالم خواهید داشت. وقتی شما احساس خوبی نسبت به‌خود داشته باشید مطمئنا شوهرتان همین احساس را نسبت به شما پیدا می‌كند.
 
به‌دنبال علائق مشترك باشید
تلاش كنید تمامی فعالیت‌هایی كه از انجام آن با همدیگر در گذشته لذت می‌بردید را به خاطر آورید و آن‌ها را تكرار كنید. اگر امكان پیاده‌روی در روزهای آخر هفته در كوه را ندارید به پیاده‌روی در پارك اطراف خانه خود بسنده كنید. بهتر است كاری كه هردوی‌تان از آن لذت می‌برید، انجام دهید.

صمیمیت‌ها را از نو زنده كنید
اگر همسرتان از این‌كه از شما خسته شده است شكایت می‌كند، شاید منظور او از این شكایت این است كه شوهرتان به صمیمیت بیشتری نیاز دارد. وقتی مسئولیت‌های كاری و خانواده تمامی وقت شما را پر می‌كند نخستین چیزی را كه تحت‌الشعاع قرار می‌گیرد روابط زناشویی شماست. روابط زناشویی در زندگی مشترك بسیار مهم است و یكی از چند راهی است كه می‌توانید با آن صمیمیت را به زندگی خود بازگردانید.
 
دلایل همسرتان را جویا شوید
برخلاف تلاش‌های شما برای بهبود رابطه، اگر همسرتان مانند گذشته از شما فاصله می‌گیرد و از بودن با شما خسته است، بهتر است با او مستقیما به گفت‌وگو بپردازید و از او صریحا سوال كنید چه چیزی موجب چنین تغییری در رفتار او شده است. اگر می‌توانید هردوی‌تان با تلاش یكدیگر به تغییر شرایط بپردازید و جرقه‌ای در رابطه‌تان ایجاد كنید. اگر همسرتان از جواب دادن به سوال شما خودداری كرد احتمالا مشكل جدی‌تر از آن است كه فكر می‌كنید، در این صورت بهتر است با یك مشاور متخصص مشكل خود را در میان بگذارید. نگران نباشید شاید روزهای سختی در كار خود گذرانیده است. اگر بر خلاف تلاش‌های‌تان نتوانستید علت را جویا شوید اجازه ندهید این شرایط بر شما تاثیر بگذارد و ناامید شوید. فعالیت اجتماعی خود را ادامه دهید. افراد اجتماعی و با اعتماد به نفس همیشه مورد تایید و تحسین همسران‌شان هستند، البته تلاش كنید تعادل را میان كار و زندگی مشترك خود رعایت كنید.

آیا شما از رابطه‌تان خسته شده‌اید؟
خستگی از روابط در هر جایی ممكن است اتفاق بیفتد نه تنها در زندگی زوجین بلكه حتی در محیط كار. اگر شما هر روز كار یكسان و ثابتی را انجام دهید نه تنها تا حدی از آن كار خسته می‌شوید بلكه كارتان كیفیت مطلوب نخواهد داشت. وقتی كار جدیدی را آغاز می‌كنید یا پیشرفتی در كارتان ایجاد می‌شود ناگهان نیروی تازه می‌گیرید. اگر رابطه با همسرتان برای شما خسته‌كننده شده است به جای این‌كه به فكر شخصی دیگر بیفتید و بخواهید دیگری را جایگزین كنید، بهتر است تغییری هر چند كوچك در زندگی‌تان ایجاد كنید. گاهی تنها با بیان احساسات و آرزوهای‌تان می‌توانید تازگی به روابط ببخشید. روابط بسیاری وجود دارند كه هر 2 در دل جمله -‌ ای كاش... - را تكرار می‌كنند ولی هیچگاه این موضوع را برای همسرشان بازگو نمی‌‌كنند درحالی‌كه با گفتن آرزوها می‌بینید تا چه اندازه نقاط مشتركی بین شما وجود دارد. این‌كه شما بدانید از روابط خود خسته شده‌اید اصلا خجالت‌آور نیست، آنچه باعث ناراحتی می‌شود و باید برای آن شرمنده شد، نپذیرفتن و آگاهی نداشتن از این خستگی است.
 
چطور به جای خستگی از روابط، آن را دوباره زنده كنیم؟
در 6 ماه تا یك سال اول زندگی مشترك همه چیز رمانتیك و عالی است اما با گذر زمان زندگی رنگ یكنواختی می‌گیرد اما این موضوع به این معنا نیست كه شما دیگر عاشق هم نیستید و همانند روز‌های دوران نامزدی از دیدن یكدیگر قلب‌تان به تپش نمی‌افتد و صدای قلب‌تان را نمی‌شنوید.
 

برای این‌كه روابط خود را زنده و عاشقانه نگه دارید 2 راهكار به شما پیشنهاد می‌شود :
1 - حرف یكدیگر را بشنوید
درست است كه شما دوست دارید زمانی را تنها باشید اما باید زمانی را برای شنیدن حرف همسرتان در نظر بگیرید. این زمان می‌تواند موقع صرف شام یا هنگام شستن ظرف‌ها یا قبل از خوابیدن باشد. یكی از راه‌هایی كه نشان می‌دهد همسرتان نزد شما دارای ارزش است گوش دادن به حرف‌های اوست.

2 - همسرتان را غافلگیر كنید
آخر هفته بدون برنامه‌ریزی و اطلاع قبلی همسر خود را بیرون ببرید یا هدیه‌ای هر چند كوچك به او دهید. این هدیه می‌تواند حتی یك شاخه گل باشد. خود را به جای همسرتان قرار دهید و از خود بپرسید اگر جای او بودم چه چیزی من را غافلگیر می‌كرد؟ این هدیه می‌تواند خاطرات زیبای گذشته را به یاد شما آورد.

آیا شما بر علائق خود سرمایه‌گذاری می‌كنید؟
هر كدام از شما این حق را در زندگی دارید كه به فعالیت‌های شخصی خود بپردازید. زمانی را صرف پیشرفت شخصی خود، علائق شخصی، سرگرمی‌ها و دوستان خود كنید. به همان اندازه كه نیاز به گذراندن وقت بیكاری خود با یكدیگر دارید باید وقتی را برای خود اختصاص دهید. با گذراندن وقت كافی با یكدیگر در پایان روز حرفی مشترك برای گفتن دارید كه این خود روابط را بهبود می‌بخشد.

 
دفترچه یادداشتی برای ثبت وقایع تهیه كنید
رابطه بین زن و شوهر همانند یك گیاه است. اگر آب و غذا به آن نرسد از بین می‌رود. اگر هردوی شما بسیار مشغله دارید كه این در‌گیری می‌تواند كاری، علائق شخصی یا كارهای فرزندان‌تان باشد در این بین سعی كنید زمانی را به نوشتن خاطرات مشترك‌تان در یك دفترچه با یكدیگر صرف كنید. حتی می‌توانید هر 2 هفته یك‌بار در یك عصر زیبا كه هردوی‌تان باهم هستید این كار را انجام دهید. برای این‌كه رابطه‌تان را تازه نگه دارید هرازگاهی به انجام كارهایی بپردازید كه غیرمعمول است





نوشته شده توسط سجاد فراهی در ساعت 8:36

چهار شنبه 26 مهر 1391

چگونه از همسرمان انتقاد کنیم؟

چگونه از همسرمان انتقاد کنیم؟

چگونه از همسرمان انتقاد کنیم؟
همسرانی که به جای انتقاد سازنده ، با تعریف نابجای خود ، مشکل را پیچیده تر می کنند ، خود نیز در حلقه هایی از مشکلات جدید گرفتار می شوند و همسرشان را دچار آفت خود بزرگ بینی می کنند.
 
همزمان با افزایش میزان انتقاد در خانواده ، شادکامی جای خود را به تلخ کامی داده ، روابط محبت آمیز به خصومت و دشمنی تبدیل می شود . انتقاد اگر در جای خود و با روش صحیح و مناسب انجام شود ، یک شیوه تربیتی کارآمد و موثر خواهد بود . ولی انتقاد با روش نادرست و تحریک آمیز ، به یک ضد تربیت مبدل می شود.
 
طرح موضوع « تغافل» هرگز به این معنا نیست که از ایرادها و عیوب همسر خود ، همیشه چشم بپوشیم ، بلکه تغافل در برخی ازموارد ، معنا پیدا می کند و در سایر موارد باید با شیوه صحیح و سنجیده ای ، به اصلاح رفتار وی پرداخت.
 
همسرانی که به جای انتقاد سازنده ، با تعریف نابجای خود ، مشکل را پیچیده تر می کنند ، خود نیز در حلقه هایی از مشکلات جدید گرفتار می شوند و همسرشان را دچار آفت خود بزرگ بینی می کنند.
 

ویژگیهای انتقاد سازنده
 
از مهمترین خصوصیت انتقاد سازنده می توان موارد ذیل را برشمرد
 
1 -انتقاد سازنده ، همیشه با بیان یکی از جنبه های مثبت طرف مقابل آغاز شده و با جلب اطمینان وی ، موضوع اصلی مورد انتقاد طرح می شود. چنین عملی موجب می شود که شنونده مقاومت کمتری را در پذیرش انتقاد از خود نشان دهد.
 

2 - انتقاد سازنده ، در قالب جملات و عبارات غیر مستقیم مطرح می شود و جنبه محکومیت و آمرانه و تحریک آمیز ندارد ؛ مثلا با این عناوین می توان انتقاد را به عملی سازنده مبدل نمود : « آیا بهتر نبود ؟ » ، « آیا صلاح می دانی ؟ » و ...

3 - انتقاد سازنده ، در خلوت و در غیاب دیگران نسبت به همسر باید انجام شود. در غیر این صورت شنونده انتقاد ، امنیت روحی خود را در معرض تهدید و مخاطره می بیند و در صدد مقابله به مثل برخواهد آمد.
 

4 - در هر نشست انتقادی ، طرح بیش از یک موضوع ، جایز نیست. اگر از همه جهات همسرمان را مورد انتقاد قرار دهیم ، او را علیه خود برانگیخته ایم و نتیجه ای عاید ما نخواهد شد.
 

5 - چنانچه در مراحل اولیه ، به صورت ایماء و اشاره انجام شود ، رعایت ادب و دوستی نیز برتفاهم زن و شوهر می افزاید .
 
در سیره نبوی آمده است که وقتی به پیامبر اکرم (ص) درباره رفتار نامناسب شخصی اطلاع می دادند ، پیامبر بدون آنکه از او نام ببرند می فرمودند که چرا بعضیها چنین و چنان می کنند؟ و از این طریق ضمن اصلاح رفتار آن مرد ، آبروی تو نیز محفوظ می ماند
 

مقایسه انتقاد سازنده و انتقاد مخرب
 
1 - انتقاد سازنده با نیت خیرخواهانه انجام می شود ، انتقاد مخرب با سوءنیت انجام می شود .
 

2 - انتقاد سازنده لحن انتقاد کننده مشفقانه است ، در انتقاد مخرب لحن انتقاد کننده ، سرد و بی روح است .
 

3 - انتقاد سازنده هدف انتقاد ، ارشاد و اصلاح است ، در انتقاد مخرب هدف انتقاد، تخریب و تضعیف شخصیت است .
 

4 - انتقاد سازنده ، در خلوت ( تنهایی ) انجام می شود، انتقاد مخرب در حضور دیگران انجام می شود .
 

5 - انتقاد سازنده ، باتوجه به ظرفیت روانی همسر انجام می شود ، انتقاد مخرب بی توجه به ظرفیت روانی همسر انجام می شود .
 

6 - انتقاد سازنده با عبارات پیشنهادی ارائه می شود، انتقاد مخرب با عباراتی تحکمی وآمرانه ارائه می شود.
 

7 - انتقاد سازنده ،صرفا از رفتار و کار خطابه عمل می آید، انتقاد مخرب ، متوجه تمام شخصیت خطا کار می گردد .
 

8 - انتقاد سازنده ، بدون توهین و تحریک عصبی انجام می شود ، انتقاد مخرب با توهین و تحریک عصبی همراه است .
 

9 - در انتقاد سازنده انتقادگر ، فرصتی برای جبران به انتقاد شنونده می دهد ، در انتقاد مخرب انتقاد گر ، هیچ گونه فرصتی نمی دهد.
 

10 - انتقاد سازنده ، از یک جنبه مثبت طرف مقابل آغاز می شود، انتقاد مخرب بلافاصله از یک جنبه منفی طرف مقابل آغازمی شود.
 

11 - در انتقاد سازنده روش انتقادگر، عیب پوشی و راز داری است ، در انتقاد مخرب روش انتقادگر ، عیب جویی و افشای راز است.

 


 






نوشته شده توسط سجاد فراهی در ساعت 8:36

چهار شنبه 26 مهر 1391

چگونه با شوهرم صمیمانه و صحیح صحبت کنم؟

چگونه با شوهرم صمیمانه و صحیح صحبت کنم؟

چگونه با شوهرم صمیمانه و صحیح صحبت کنم؟
با همسر خود هدف‌دار صحبت کنید چون آقایان وقتی با یکدیگر صحبت می‌کنند در طول زمان صحبت خود از مقدمه و نکات اصلی و در پایان از نتیجه‌گیری استفاده می‌کنند و کم اتفاق می‌افتد که بدون هدف شروع به صحبت کنند.

اغلب خانم‌ها وقتی در مورد همسرشان صحبت می‌کنند گویی در خصوص نوع دیگری از انسان صحبت می‌کنند که هیچ شباهتی به آنها ندارد و نکته جالب اینجاست که اگر چند خانم در خصوص روحیات و رفتار مردها صحبت کنند قطعا شنونده مرد، موجود خارق‌العاده‌ای را می‌تواند تصور کند که این خانم‌ها به سختی و به اجبار با او ارتباط برقرار می‌کنند، غافل از اینکه این توضیحات در خصوص شریک زندگی اصلا صحیح نیست یا دست کم ضعف خانم‌ها را در برقراری ارتباط با همسرشان به اثبات می‌رساند.
 

برای برقراری ارتباط مفید و صحیح با همسر چند نکته کلیدی را ارائه می‌کنیم :
1 - هرگز صحبت‌های همسر خود را قطع نکنید، چون مردها تفاوت‌های بسیاری با خانم‌ها دارند و یکی از تفاوت‌ها این است که در یک لحظه فقط می‌توانند یک کار را انجام دهند. پس وقتی یک مرد در حال صحبت است فقط می‌تواند صحبت کند و نمی‌تواند حرف‌های شما را گوش دهد. دقت کنید اگر همسر شما در حال رانندگی بوده و ضبط ماشین هم روشن باشد، به محض اینکه شما شروع به صحبت کنید او صدای ضبط را کم می‌کند.

 
این نکته و بسیاری از مثال‌های دیگر بیان‌کننده آن است که آقایان در یک لحظه فقط یک کار را می‌توانند درست انجام دهند؛ برخلاف خانم‌ها که هم صحبت می‌کنند و هم گوش می‌کنند.
 

 

 
2 - با همسر خود هدف‌دار صحبت کنید چون آقایان وقتی با یکدیگر صحبت می‌کنند در طول زمان صحبت خود از مقدمه و نکات اصلی و در پایان از نتیجه‌گیری استفاده می‌کنند و کم اتفاق می‌افتد که بدون هدف شروع به صحبت کنند. در ارتباط کلامی آقایان، معمولا از این شاخه به شاخه دیگر پریدن کم دیده می‌شود؛ لذا به خانم‌ها پیشنهاد می‌کنم که قبل از صحبت با همسرتان یک مکالمه عادی و هدف‌دار را تمرین کنید تا همسر شما بتواند نتیجه صحبت کردن با شما را حدس بزند.
 

 

 
3 - اغلب آقایان از اینکه ندانند گوینده به چه منظوری در حال صحبت کردن است عصبی می‌شوند. با همسر خود صریح و روشن صحبت کنید چون همسر شما یک مرد است و آقایان از صریح صحبت کردن و عدم پیچیدگی در کلام لذت می‌برند و در تمام طول مدت صحبت خود با دیگر آقایان و حتی با خانم‌ها این انتظار را دارند که هیچ حرفی را در حالت کنایه و اشاره نشنوند و این دقیقا برخلاف روش خانم‌هاست که در صحبت کردن معمولا از اشارات استفاده می‌کنند.
 

 


 
لذا باید توجه داشت که اگر می‌خواهید از صحبت کردن با همسر خود نتیجه مطلوبی به دست آورید، سعی کنید مطلب خود را واضح و روشن به او بگویید.


 

 






نوشته شده توسط سجاد فراهی در ساعت 8:36

چهار شنبه 26 مهر 1391

فوت و فن رفع دلخوری بین همسران

فوت و فن رفع دلخوری بین همسران

فوت و فن رفع دلخوری بین همسران
در زندگی زناشویی دلخوری ها ، رنجش ها ، شکایت ها و مشاجره ها فراوان است . اگر چنین نباشد باید نگران بود . زیرا به یقین رابطه زوج به سردی گراییده و نسبت به هم بی اعتنا شده اند و دیگر هم را دوست ندارند که از یکدیگر نمی رنجند

در برخورد با همسران مختلف متوجه می شویم که گاهی زوج های عاشق نیز در برخورد با یکدیگر ، دچار رنجش می شوند . زیرا به طور طبیعی وقتی کسی را دوست داریم ، از او توقعاتی داریم . گاه از او بیش از دیگران هم توقع داریم و هنگامی که انتظارات مان برآورده نمی شود ،می رنجیم . البته رنجش امری طبیعی است اما باید مراقب باشیم هرگز و تحت هیچ شرایطی رنجش خود را از همسر پوشیده نداریم . زیرا رنجش های کوچک در روح مان انباشته می شود و سرانجام به آستانه انفجار می رسد. در این مرحله است که جرقه ای می تواند آتش خشم بی پایان ما را شعله ور کند. متأسفانه چنین وضعیتی به هیچ وجه خوشایند نیست : داد و فریاد راه می اندازیم ، بد و بیراه می گوییم ، ناله و شیون سر می دهیم و خلاصه همه چیز را درهم می شکنیم .

 
آیا بهتر نیست از طریق آشنایی با شیوه های تخلیه فشارهای درونی ، تنش های انباشته خویش را خارج کنیم ؟
با گفت و شنود می توانیم هر رنجش و دلگیری را از خود دور کنیم، به شرطی که با فن گفتگو و راه رفع دلخوری آشنایی کامل داشته باشیم.
کسانی که معتقدند از گفتگو نتیجه ای نگرفته اند ، باید بدانند به شیوه درست حرف زدن آشنایی کافی نداشته اند . هر جنگی سرانجام پای میز مذاکره حل و فصل شده است . جنگ خانوادگی نیز پایان پذیر است و با گفتگو فاصله ها و دلسردی از بین می رود.
در زندگی زناشویی دلخوری ها ، رنجش ها ، شکایت ها و مشاجره ها فراوان است . اگر چنین نباشد باید نگران بود . زیرا به یقین رابطه زوج به سردی گراییده و نسبت به هم بی اعتنا شده اند و دیگر هم را دوست ندارند که از یکدیگر نمی رنجند . اما آنچه مهم است و به پایداری رابطه شان مدد می رساند ، نحوه برخورد با این مشکلات است .
هر گفتگویی آدابی دارد که اگر به همه نکاتش توجه شود ، پایانی خوش خواهد داشت . اما اگر با پیش بینی و سیاست از قبل تعیین نشده اقدام به شکوه وشکایت کنیم ، چه بسا وضع از آنچه هست ، بد تر شود .
 

 
در بندهای زیر ، راه های یک گله گذاری خوب را شرح می دهم تا با آشنایی با فنون آن بتوانید این مرحله حساس را درست پشت سر بگذارید :
1 - پیش از آن که دلخوری خود را با همسرتان در میان بگذارید ، ابتدا عین آن را روی کاغذ بنویسید. به این ترتیب سهم خود را در پیشامد مربوطه بهتر خواهید دید . از سوی دیگر نوشتن ماجرا از ابتدا تا انتها باعث آرامش نسبی تان می شود و در عین حال با یادآوری ماجرا به علت های آن بهتر واقف می شوید .

2 - پیش از صحبت سعی کنید خود را جای همسرتان بگذارید . با این کار بهتر به مشکلات او پی می برید .

3 - پیش از صحبت با همسر هرگز موضوع را با دیگران مطرح نکنید . زیرا ممکن است گفته های تان را وارونه یا با شاخ و برگ به او تحویل دهند و وی را بر علیه شما بشورانند .

4 - در ابتدای صحبت تأکید کنید قصد شما از مطرح کردن رنجش ، رسیدن به حسن تفاهم است . زیرا قهرهای طولانی و جدال بیهوده است و راه به جایی نمی برد .

5 - پیشاپیش یاد آوری کنید شاید اصل ماجرا یک سوء تفاهم باشد و قصدتان از صحبت رفع آن است .

6 - سعی کنید از نکات مثبت کارهای اخیر او یا آنچه از او پسندیده اید ، ذکری به میان بیاورید تا فضای مذاکره صمیمی شود .

7 - با لحنی دوستانه و مهربانانه صحبت کنید . تمام مدت گفتگو مواظب باشید خشمگین نشوید . هیچ گاه از لفظ "تو" استفاده نکنید ؛ تا راهی نباشد برای اهانت و بدگویی های بعدی .

8 - تأکید کنید ممکن است مقصر این ماجرا خودتان باشید . بنابراین فقط برای رفع دلخوری اقدام به صحبت کرده اید . اگر تقصیری داشته اید ، حتما آن را به زبان بیاورید و از همسرتان پوزش بخواهید . این کارتان جو گفتگو را بهبود می بخشد و همسرتان فکر نمی کند محاکمه ای در کار است . در ضمن او نیز به نوبه خود آماده پذیرفتن اشتباهاتش می شود .

9 - ضمن حل مسائل سعی کنید حرف های تان را با زخم زبان ، کنایه ، تحقیر ، تمسخر ، تخطئه بیان نکنید . زیرا وضع از آنچه هست بدتر می شود . یک گفتگوی خوب از تهدید ، ارعاب و حمله به دور است .

 
10 -هرگز همسرتان را با دیگران مقایسه نکنید و مزایای آنها را به رخش نکشید . اگر می خواهید مقایسه ای در کار باشد ، سعی کنید او را با خودش ، یعنی خطای احتمالی اش را با رفتار خوب خودش در موقعیتی دیگر ، مقایسه کنید .

11 - از دلخوری ها و رنجش های کوچک شروع کنید و از گذشته های دور یاد نکنید . پس از رفع دلخوری او را وادار نکنید به گناهش اعتراف کند و از شما عذر بخواهد . این امر غرورش را می شکند و این کار وضع را بدتر می کند .

12 - از یکدندگی و لجاجت بپرهیزید .اگر موردی در آن جلسه حل نشد ، گفتگو را به بعد موکول کنید .
 

13 - هنگام گفتگو اگر همسرتان خواست حرفی بزند ، مانعش نشوید و سراپاگوش باشید . فرصت دهید تا اظهار بکند . با این رفتارتان ثابت می کنید او نیز دارای حق و حقوقی است . از طرفی همسر شما با حرف زدن تخلیه روانی می شود . وقتی گفته هایش تمام شد ، آرامش و راحتی زیادی احساس خواهد کرد و پیش خود خواهد گفت من هم حرفم را زدم . به این ترتیب امکان آشتی و رسیدن به تفاهم مطلق فراهم می شود .

14 - به هر شکل که می توانید رفع دلخوری را جشن بگیرید– با هدیه دادن شاخه گلی یا هر چیز جزیی مورد نیاز طرف مقابل . خانم می تواند از هنر آشپزی اش بهره بگیرد و کیک یا شیرینی بپزد ، آقا می تواند دعوت به عصرانه یا شامی در بیرون کند و ...
 

 
به این ترتیب به صلحی نسبتا طولانی می رسید . آشتی های اجباری که ناشی از آمدن مهمان ، تمایل جنسی یا اتفاقی مهم است ، بنیانی سست دارد . زیرا ریشه اختلاف ها همچنان ناشناخته و دست نخورده باقی مانده است . چون روش آتی برخورد هم مشخص نشده است ، ناگزیر همه چیز دوباره به شکل نخست خود در می آید .
 





نوشته شده توسط سجاد فراهی در ساعت 8:36

چهار شنبه 26 مهر 1391

نشانه مردانه برای ابراز عشق

نشانه مردانه برای ابراز عشق

10 نشانه مردانه برای ابراز عشق
اما همسری که عاشقانه شما را دوست دارد، هرگز از شما به‌عنوان حلال مشکلات استفاده نمی‌کند.

« او نمی‌گوید دوستت دارم! اصلا شاید دوستم ندارد. شاید تنها به زندگی با من عادت کرده و اگر هر زن دیگری هم جای من بود، با او همین رفتار را می‌داشت. شاید در جوانی‌اش یک شکست عشقی عمیق خورده و دیگر نمی‌تواند مرا دوست داشته باشد. شاید به اصرار خانواده‌اش به این ازدواج تن داده و دلش می‌خواهد دوباره به روزهای مجردی‌اش برگردد. شاید ... »
اینها حرف‌هایی است که بسیاری از زن‌های ایرانی در دل دارند. زن‌هایی که همسران‌شان میان سنت و مدرنیته گیر افتاده‌اند و با وجود تمام عشق و احترامی که برای آنها قائل هستند، از عهده گفتن یک جمله ساده برنمی‌آیند: « دوستت دارم! » این مردها میانه‌ای با گل و هدیه ندارند، جمله عاشقانه بلد نیستند و بعد از بحث به‌جای عذرخواهی می‌خواهند با عادی رفتار کردن، موضوع را به فراموشی بسپارند. اگر شما هم یکی از زن‌هایی هستید که زیر یک سقف با چنین مردی زندگی می‌کند،‌ بهتر است قبل از قضاوت کردن با این 10 نشانه‌ مردانه ابراز عشق آشنا شوید.

1 - مرد عمل است
همسر شما یک مرد سنتی است که فکر می‌کند ابراز احساسات یک کار زنانه است؟ اگر این‌طور است شما حداقل تا‌مدتی باید به دنبال نشانه دیگری بگردید و عشقش را از روی آن حدس بزنید. چنین مردهایی دوست دارند به زبان بی‌زبانی حرف بزنند و شما می‌توانید از هزار و یک موقعیت این زبان را رمزگشایی کنید. همسر شما ممکن است « دوستت دارم » را با درست کردن وسایل خانه و کارهای تعمیراتی نشان دهد یا اینکه به‌ جایش حمام را بشوید یا آشغال‌ها را بیرون ببرد.
این دسته از مرد‌ها دوست ندارند برای ابراز عشقشان کار هیجان انگیز و بزرگی انجام دهند. آنها بیشتر از آنکه بخواهند شما را متوجه حس خودشان کنند،‌
دوست دارند برایتان یک زندگی آرام بسازند.
در اوج
ترافیک دنبال‌تان بیایند تا راحت به خانه برگردید، بیشتر کار کنند تا در رفاه باشید یا وقتی یک فرد فضول فتنه‌ای علیه شما به‌ پا می‌کند، بی‌تفاوت از کنارش بگذرد و نشان دهد به شما اطمینان دارد. این دسته از مرد‌ها تمام تلاششان را می‌کنند تا دنیا جای بهتری برای شما باشد و البته تمام تلاششان را هم می‌کنند که شما از این موضوع بویی نبرید.

2 - شما را اول صف می‌گذارد
یک مرد سنتی، اگر عاشق همسرش باشد، بیشتر از آنچه فکرش را کنید، برای زندگی‌اش وقت و انرژی می‌گذارد. تقویم او از روی برنامه‌های همسرش ورق می‌خورد و تمام تلاشش را می‌کند که کوچک‌ترین زمان خالی‌اش را، برای زندگی مشترکش صرف کند. او با یک دسته‌گل به خانه نمی‌آید اما تمام سعی‌اش را می‌کند که در سریع‌ترین زمان ممکن به خانه برگردد. وقتی که از محل کارش برمی‌گردد نمی‌گوید: « دلم برایت خیلی تنگ شده بود » اما با روی باز به‌ خانه می‌آید و اگر شما تمام روز را تنها در خانه گذرانده باشید،‌ با تمام خستگی‌اش سعی می‌کند برنامه‌ای برای بعدازظهر شما بریزد. او دوست دارد یک‌ تنه تنهایی شما را پر کند و اگر هم به خاطر مشغله‌هایش از پس این‌کار برنیاید، با استقبال از برنامه‌های دیگری که در سر‌دارید، شما را در رسیدن به آرامش بیشتر همراهی می‌کند. او را بشناسید!

3 - از شما کمک می‌گیرد
مهم نیست شما مهارت و توانایی انجام آن کار را دارید و مهم هم نیست که او به تنهایی از پس آن کار برمی‌آید یا نه؛ اگر همسرتان از شما برای انجام کاری کمک می‌خواهد، با دل و جان همراهی‌اش کنید. برای مردهایی که اهل گفتن دوستت دارم نیستند، چنین مشارکت‌هایی نماد دوست داشتن هستند. آنها می‌خواهند ساده‌ترین کارها را هم با کمک شما انجام دهند و به شما نشان دهند که در تمام ابعاد این زندگی، نقش موثری دارید. برای مرد‌هایی که اهل ابراز علاقه به شیوه مدرن نیستند، کمک خواستن یعنی نشان دادن تمامی احساس. آنها با این خواسته می‌گویند:
« دوست دارم حتی در ساده‌ ترین بخش‌های این زندگی هم همراهم باشی »، پس این همراهی را از او نگیرید و ساده از کنارش نگذرید.

4 - باورهایش را بازنگری می‌کند
مردهای ایرانی، با یکسری اصول به‌دنیا می‌آیند و رشد می‌کنند اما اگر همسرتان واقعا عاشق‌تان باشد، به خاطر شما از اصول قدیمی‌اش دست برمی‌دارد. برای هر فردی قضاوت دیگران و اصولی که با آنها بزرگ شده اهمیت دارد، اما یک مرد عاشق،‌ کمی انعطاف‌پذیرتر است و می‌تواند خط و مرزهایش را برای شما جا‌به‌جا کند. او شما را همین‌طور که هستید می‌پذیرد و به خاطر راضی نگه‌داشتن دیگران، برای شما شرط تغییر کردن را تعیین نمی‌کند. اولویت او نظر و خواسته شماست و به همین دلیل، سعی می‌کند دیگران را مجاب به تغییر و پذیرفتن شما کند.

5 - خودش را تغییر می‌دهد
برای همه ما تغییر کردن کار ساده‌ای نیست؛ حتی اگر همسرتان عاشق‌ترین همسر روی زمین باشد، نباید انتظار داشته باشید سریع و آسان ویژگی‌هایی که دوست ندارید را کنار بگذارد. اما اگر دوست‌تان داشته باشد، تمام تلاشش را برای تغییر می‌کند. به‌خاطر شما صبورتر می‌شود و روی موضوعاتی که هیچ وقت برایش اهمیتی نداشته تمرکز می‌کند. اگر از ظاهرش انتقاد کرده‌اید، سعی می‌کند به دلخواه شما لباس بپوشد. اگر برخی حرف‌ها یا برخورد‌هایش را دوست ندارید، آنها را به خاطر شما تغییر می‌دهد. اما گمان نکنید این تغییرات یک‌‌شبه اتفاق می‌افتد. شاید او هیچ وقت موفق به تغییر‌دادن خودش نشود اما همین که برای تغییر کردن تلاش می‌کند، معنای جمله « دوستت دارم» را می‌دهد.

6 - رویاهایش را بدون شما نمی‌سازد
یک همسر عاشق، گوشه گوشه زندگی‌اش را در کنار شما می‌بیند. برای او هیچ رؤیایی بدون شما امکان‌پذیر نیست. اگر نامزد‌تان باشد، تمام تلاشش را می‌کند که هرچه زودتر با هم ازدواج کنید و اگر همسرتان باشد، برای رسیدن به یک ثبات مالی بیشتر از همیشه قدم برمی‌دارد. او دوست دارد در کنار شما یک خانواده کامل داشته باشد. از شنیدن خبر حضور یک بچه در زندگی‌تان، هیجان‌زده می‌شود. او هر بعد این زندگی که حضور شما در آن باشد را عاشقانه دوست دارد و از هر اتفاق تازه‌ای در زندگی‌تان را استقبال می‌کند. برای او حضور شما در زندگی کافی است و دیگران تنها زمانی اهمیت دارند که بتوانند به بهتر شدن احساس و زندگی شما کمک کنند.

7 - راز‌ هایش را برای شما فاش می‌کند
بعضی مردها دوست دارند دنیایشان را در بسته برای خودشان نگه دارند. برای یک مرد، گفتن رازهایی که سال‌هاست از همه پنهان‌شان کرده آسان نیست. در دنیای آنها این اتفاق تنها بعد از یک عشق و اعتماد جدی می‌افتد و اگر این اعتماد ذره‌ای خدشه‌دار شود، بازهم در دنیای راز‌هایشان بسته می‌شود و تا ابد پنهان می‌ماند. پس گمان نکنید حرف‌هایی که گفتن آنها برای شما آسان است برای همسرتان هم به راحتی قابل بیان است.وقتی زبان باز می‌کند برایش شنونده خوبی باشید و به او اطمینان دهید هرگز شخص دیگری از حرف‌هایی که میان شما رد و بدل شده، باخبر نمی‌شود. برای یک مرد، گفتن حرف‌های نگفته، نیازمند رسیدن به یک عشق بی‌اندازه است و اگر همسرتان شما را برای درد دل‌هایش انتخاب کرده‌است، بدانید که بیش از هر کسی عاشق شماست. در این مواقع نه راهکاری به او ارائه دهید و نه با بی‌توجهی‌تان دلسردش کنید. تنها گوش کنید و نشان دهید با تمام وجود حرف‌هایش را می‌فهمید.

8 - پا به‌ پای‌تان پیش می‌رود
اگر شما را دوست داشته باشد، با تمام وجود دلش می‌خواهد راضی و خوشحال نگه‌تان دارد. شاید او برای یک آخر هفته رمانتیک و پر از گل و هدیه برنامه ریزی نکند، اما با دل و جان حرف‌های شما را می‌شنود و تا حل شدن نگرانی‌هایتان، شما را همراهی می‌کند. برای او فرقی نمی‌کند که شما به خاطر یک مسئله کاری، خانوادگی یا شخصی نگران هستید. او فقط شادی شما را می‌خواهد و همیشه به دنبال راه‌حلی برای از میان‌بردن دغدغه‌هایتان است. او با هموار کردن راه شما در رسیدن به آروزهایتان عشقش را نشان می‌دهد. اگر قصد ادامه تحصیل دارید، اگر به دنبال هنر هستید و اگر دوست دارید برای بزرگ‌کردن بچه‌ها وقت بگذارید، همسر عاشق‌تان شما را همراهی می‌کند تا با سختی کمتری از این مسیرها بگذرید.

9 - شما را همانطور که هستید، می‌پذیرد
نمی‌توانید بگویید هیچ ایرادی ندارید. از ظاهر‌تان گرفته تا سبک لباس پوشیدن، حرف‌زدن، وضعیت خانوادگی یا حتی خصوصیت‌های اخلاقی، قطعا مواردی وجود دارد که همسرتان در دلش با آنها میانه‌ای نداشته باشد. پس گمان نکنید که « دوستت دارم » نگفتن او، غیرقابل بخشش است. زیرا او با گذشتن از ایراد‌های شما یا بخشیدن اشتباهات‌تان به شما عشقش را ابراز می‌کند. برای او شما همین‌طور که هستید قابل ستایشید و نمی‌گذارد که به خاطر ایرادهای احتمالی، دیگران به شما خرده‌ای بگیرند. یک همسر عاشق، همیشه پشتیبان شما می‌ماند و در شادی و غم، بیماری و سلامت و ... برخوردی یکسان با شما دارد.

10 - شما را سیبل نمی‌ کند
از همان روز خواستگاری تا زمانی که بچه‌ها بزرگ می‌شوند و سر زندگی‌شان می‌روند، زندگی مشترک شما با مشکلات ریز و درشتی روبه‌رو خواهد بود. اما همسری که عاشقانه شما را دوست دارد، هرگز از شما به‌عنوان حلال مشکلات استفاده نمی‌کند. اگر سوءتفاهم یا تفاوت عقیده‌ای میان اطرافیانش و شما فاصله انداخته باشد، شما را به میانه بحران هل نمی‌دهد و با درایت خودش مشکلات را حل می‌کند. اگر دوست‌تان داشته باشد،‌ تلاش می‌کند رابطه گرم و مثبتی میان شما و اطرافیانش حاکم باشد و البته مسئولیت ساختن چنین ارتباطی را تنها به دوش شما نمی‌اندازد.





نوشته شده توسط سجاد فراهی در ساعت 8:36

تلخ اما حقیقت کلینیک بهداشت روان لایف کرپ شکست خیانت غم
ایمیل مدیر : lifecorp_bb@yahoo.com


ساعت رومیزی ایینه ای
رقص نور لیزری موزیک

سلام دوستام من زیاد تمایلی به تبادل لینک ندارم اما اگر دوست داشتید درخدمتم






صفحه نخست | پست الکترونیک | آرشیو مطالب | لينك آر اس اس | عناوین مطالب وبلاگ | تم دیزاینر

.::