چگونه , زمان , در دسترس , ما , باشد , کتاب رسم احمق ها سام فراهی ,


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 242
بازدید دیروز : 17
بازدید هفته : 268
بازدید ماه : 374
بازدید کل : 92347
تعداد مطالب : 259
تعداد نظرات : 94
تعداد آنلاین : 1

ساختاری متفاوت



RSS

وبلاگ تخصصی مشاوره
بلاگ تخصصی مشاوره روانشناسی

دو شنبه 14 بهمن 1392

روشهای عاشق شدن

دوست عزیز و گرامی 

با توجه به اینکه امروزه در دنیای عاقل ها فقط خوک هایی که برای رفع شهوت به دنبال لیلی میگردند  عاشق میشوند لذا :

 

تا اطلاع ثانوی 

 

عاشقی تعطیل است 

 

فعلا هم ثبت نام ندارند 

سوال نفرمایید 

ضمناً دوست عزیزی که دنبال عاشق شدن هستی 

اگه شما هم مثه بقیه مدعی ذهن باز و اپن مایند و اینکه دوران امل بودن گذشته و عشق  باید قبل از ازدواج باشه ،  هستی 

 

باید عرض کنم من به عنوان یه روانشناس صنعتی و نه مذهبی که مسلمان هم نیستم باید عرض کنم 

 

اتفاقاً 

اتفاقاً

تو این زمونه ی خراب تنها راه ازدواج و عاشق شدن همون روش سنتی هست 

 

حالا اگه شما میگی عهد بوق گذشته 

برو ازدواج کن و.....

راحت تر میگم یه دونه اضاف میکنم به آمار طلاق 

برو عاشق باش و چند شب بعد هم از زیر پتوی یه آقا پسر هوس باز سر در میاری 

 

حالا خانوم ویترینی که ریختی رو داریه همه داشته هاتو 

ببینم وقتی عمومی شدی چی داری برا عرضه 

وقتی آقا پسر فهمید که این پروسه ی ازدواجو میتونه طولش بده و مجانی از شما استفاده کنه و به بهونه  شناخت - شناخت- شناخت  کل آناتومی بدنتو از حفظ بشه 

آخرشم بگه تفاهم نداریم و ان شالله خوشبخت بشی و بعدشم بای 

ببینم کی شکست عشقی میخوره و برا درمانش باید بره دوباره بکارت فیزیکی رو حل کنه نه بکارت روحشو و احساسی که گذاشت وسط و سرمایه هایی که پرید و....

حالا برو عاشق شو ..........

 

سام عصبانی 






نوشته شده توسط سجاد فراهی در ساعت 12:34

چهار شنبه 9 بهمن 1392

یکم از من

اینم از سام امشب ...






نوشته شده توسط سجاد فراهی در ساعت 1:18

شنبه 5 بهمن 1392

برای تمام شاعران ورق های خیس تنهایی

امروز در له له ثانیه های تنهایی 

امروز در مرز عشق و هوس 

امروز در مشق بی حرمت عشق

امروز در ثانیه های ضرب ناموزون گیتار تنهایی 

 

 

من ، نه مانند همه و نه همسان

با تمام لیلی های شهوت پرست و

 مجنون های کور چشم و دور ذهن 

 و نه در پی ضرب آلت بر پهنای وجود هوس  

میخواهم از تنهایی و غمزدگی و افسردگی بگویم 

از روزهایی که پایانش یافتن بود 

روزهایی که از خاک و خاکی ها گذشتم

و به خدا رسیدم به خدایی به وسعت افلاک 

به وسعت شناخت و به وسعت صبری که

فقط  به تو منتهی شد 

من امروز و در ثانیه های دنیای تنفر آمیز شما عاشق ها

رسماً از عاشقی و عقل استعفا میدهم ...................

سام ناموزون امروز 






نوشته شده توسط سجاد فراهی در ساعت 12:42

دو شنبه 23 دی 1392

خیلی وقته ساده نیستم

چند روزیست ، از آن لحظه که از پیله ی سادگی و معصومیت خود بیرون آمدم 

از همان روز در تلالو آب آبگیر کهنه ی دنیا دیدم که دیگر ساده نیستم و راه راه حیله و دروغ فریب را در دو راهی یا تو یا هیچ کس دیگر انتخاب کردم 

از امروز من از نجابت حرف میزنم ، از عشق میگویم و مدعی درستی ها هستم چه بسا در این دنیا من ملکه ی معصومیتی باشم که از دست رفت و کسی ندیده و اکنون 

من در لحظه های فریب میتوانم مانند همه ی لیلی ها بگویم از عشق از نگاه از ناشناخته بودن هوس در آن زمان که خود را نشناختم 

من و بی پناهی در آغوش فریب و دروغ گرما را حس میکنیم و ناموزون به حرکت در زیر پوست لجنزار دنیا ادامه میدهیم 

ما در این لامکان بی رویا مانند همه ی خوک ها سراب وار در پشت ویترین  بدنهای پر قوس هوس در پس باد میرقصیم و رقص مرگ را معنی میکنیم :

میرقصم و میلغزم تا انتهای دره ی چشمهای خمار و تا شبهای جنون و شهوت مجنون های خاکی 

سام ناموزون 

 






نوشته شده توسط سجاد فراهی در ساعت 11:52

پنج شنبه 14 آذر 1392

شعر

 

کنار ِ تو هر یه نگاه

 

   مث ِ یه شعر ِ فاخره

 

         نگاه ِ من نگاه ِ تو
   

                  چه خوبه این مشاعره

 






نوشته شده توسط سجاد فراهی در ساعت 10:21

سه شنبه 5 آذر 1392

بد نیستم

باز دوباره زیر بارون با تو راه نمیام 

 

 

میخوام حرفای تو مطلب قبلیمو پس بگیرم 

آهای مشکلات غمها و سختی ها 

آخر قدرتتون همین بود ؟

تموم شد 

من منتظرم سخت تر از اینها هستم 

دلم بزرگ نیست 

خودم بزرگ نیستم 

اما هر چقدر فشار ببینم بیشتر مقاومت میکنم 

قرص ها  و تیغ باشد برای بقیه 






نوشته شده توسط سجاد فراهی در ساعت 18:34

سه شنبه 5 آذر 1392

سلام

دلم بد جوری گرفته 

قرار بود با همه ی آدما یه دریا بسازیم به عمق یه عشق قدیمی 

اما نشد

مدتیه حالم بد خرابه 

من  چند ساله شبها تا نزدیک صبح میرم تو خیابون راه میرم و مدتیه که اسباب گریه های شبانم هم فراهم شده

امروزم یکی از بچه های دانشگاه بد جور خیلی بدجور خیلی خیلی بد جور دلمو شکست 

الانم خیلی خرابم گفتم بیام بنویسم 

بنویسم که بفهمید اگه امشب بیمارام رو کنسل کردم اگه اعصابم خورده حلال کنید 

خیلی برام دعا کنید فکر کنم امشب خیلی دیر صبح بشه امیدوارم اشکام کم نیاد 

شب همتون خوش ....

سام ناموزون داغووووووووووووووووووووووووون

پ






نوشته شده توسط سجاد فراهی در ساعت 18:28

دو شنبه 4 آذر 1392

 

دوستان این ویرایش جدید همون قبلیست که دو فصل بهش اضاف شده 

بهش مجوز هم نمیدن 

شخصی چاپش کردم هر کی خواست بگه هم فایلش هم چاپ شدش هست میفرستم براش 

در خدمتم 

 

سام بی انگیزه ی ناموزون با قلمی که کم کم داره از دستش میفته 






نوشته شده توسط سجاد فراهی در ساعت 18:3

دو شنبه 27 آبان 1392

اسمان و آیینه
گاهی در آسمان نظاره میکنم و میپندارم که در میان این همه ستاره ، یکی از آنها مانندزمین سکنه ای دارد و میان مردمان آنها پسرکی غمگین همچون من در حال نگریستن به آسمان اشک میریزد و سوالی ذهنم را مغشوش میکند .
و آن سوال این است که آیا آن پسرک بیچاره همچون من همنوای دود سیگار و ضرب گیتارش تنهاییهایش را موج میزند یا در آن سیاره تنهاییهایشان را مانند مردمان ما با هم تقسیم میکنند .
به هر حال امیدوارم در آن سیاره همه زمین وار ادعای عاشقی نکنند
امیدوارم در آن سیاره خوک ها نام شهوت را عشق نگزارند
امیدوارم هوا پاک باشد و در ریه های خسته ی زندگی نفس ها هوس نشوند .
اصلا امید هم آنجا هست ؟
کم کم دارم گیج میشوم
فکر کنم دیگر نباید به آسمان خیره شوم
و چشمانم باید گرفتار خاک زمین باشد و نعره بزند
لوکوموتیو قلبم مجنون وار بر ریل عاشقی راه برود و با انتخاب اولین ایستگاه چشم بر بندم و آن ثانیه ی غریبی که چشم میگشایم . شمعی بر پهنای ظلمات مقصد روشن کنم و راه راه پتوی خوکی را ببینم که انتهای عشقم را طرح میزنم
آری من لیلی زیبا با رابطه ی متفاوتی که داشتم بر نم شبانه مجنون متفاوتم پهنه گسترانده ام . این است انتهای عشق در سیاره ی ما خوک های خاکی و چشم های بربسته بر افلاک
حال قلم ناموزون حرکت میکند
و مینویسد:
عاقبت عشق تن دادن به تخت مجنون است ....
اینم از سام دل شکسته ی امشب






نوشته شده توسط سجاد فراهی در ساعت 20:18

پنج شنبه 16 آبان 1392

منت؟؟؟؟؟؟

وقتی قراره زشتی های همو بپوشونیم 

به نظرت باید منت بزاریم 

اگه اونقدر هنرمندی که میتونی عیبها و بدیهای لیلی یا مجنونتو خوب بپوشونی مطمئن باش حتی دیگه به چشم خودتم نمیاد که بخوای منت بزاری

 

پس

پس

پس

خودت تو پوشوندنش مشکل داشتی 

حالا هر چی 

اختلاف طبقاتی و این چیزا منت گذاشتن نداره که 

یه روزی هم تو توی ماشین روزگار میشینی و میبینی اختلاف ارتفاعت با ماشین بغلی نیم متری میشه اما همچنان به حرکت ادامه میدی

و 

حرکت میکنی اما ناموزون 

سام ناموزون






نوشته شده توسط سجاد فراهی در ساعت 10:21

تلخ اما حقیقت کلینیک بهداشت روان لایف کرپ شکست خیانت غم
ایمیل مدیر : lifecorp_bb@yahoo.com


ساعت رومیزی ایینه ای
رقص نور لیزری موزیک

سلام دوستام من زیاد تمایلی به تبادل لینک ندارم اما اگر دوست داشتید درخدمتم






صفحه نخست | پست الکترونیک | آرشیو مطالب | لينك آر اس اس | عناوین مطالب وبلاگ | تم دیزاینر

.::